همه چیز معصومانه شروع شد، دخترها در حال تفریح بودند، اول با بالش های نرم. و بعد بازی شروع به تبدیل شدن به یک شخصیت بزرگسال کرد ، قابل درک است ، خروس سخت برادر خنده دارترین اسباب بازی بود ، که می توانید آن را نوازش کنید و در بیدمشک خود فرو کنید ، خواهران نتوانستند در برابر چنین چیزی مقاومت کنند و در ابتدا پیچ خوردند و نوازش کردند. دست، و سپس با دهان، برادر خوش شانس.
دانش آموزان وقتی به خانه معلم آمدند سر امتحان بودند. صحبت می کردند و اندام جوان لطیف خود را به نمایش می گذاشتند. سپس تصمیم گرفت هر کدام را در دهان لعنت کند، اما در همان زمان. در حالی که یکی را کباب می کرد، دیگری همیشه آنجا بود و نوازش می کرد و تشویق می کرد. مربی، به هر حال، احمق نیست - او دختران را در الاغ خود دارد، به طور مقعدی، زحمتی برای تمرین طولانی مدت ندارد.